كاش آنجا بودم...
06 آذر 1390 توسط بختیاری
کاش اون زمان اونجا بودم
کاش همدم غمها بودم
کاش لحظه های گریه ها
دستمال دستاتون بودم
کاش وقت ناله عزیز دلدار غصه تون بودم
وقتی که ان دو چشم ناز
در پی عشق گریه می کرد
کاشکی بودم به جای اشک خون از چشام جاری می شد
کاش پیکرم سپر می شد
تا مشک اب تیر نخوره
این بدنم عصا میشد تا اون بهش تکیه کنه
ان دم که تیر سه شاخه پر گشود
بر حنجر فرشته قشنگ تو
من بودم و ان تیر دون بر قلب من فرو می شد
کاشکی بودم و با تمام وجودم
می کردم جان فدای تو..